پنج روز تا پایان ماه مهدی (عج)
15 اسفند 1402 توسط مشکات
صدای قدمهای ماهِ خوبیها، دل خاکیام را آگاه ساخته است که
لحظهی وداع نزدیک است…
لحظهی وداع نزدیک است…
لحظهی وداع نزدیک است…
لحظهی وداع با ماه مهدی، با شعبان، و من در آخرین روزهای این ماه به مناجات شعبانیه نشستهام “و اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک” را فریاد میزنم تاپس از آن “و اسمَع نِدائی اِذا دَعَوتُک” را با ناله و زاری هجی کنم. و پس از آن رمضان است، ماه ِخدایی که قلبم حرم اوست. ماه بینیاز مطلق، ماه الله. و من در این ماه مهمان خواهم بود . دلم برای واژه واژهی کتاب خدا تنگ است و من میخوانم؛ “الف لام میم"، عشق من در دستان تو، ای تنها مونس من. “ذلک العشقِ” من، “لاریب فیه"، ای خدای عاشقیام . من در آغوش مُهر دلدادگیام. و باران روزهداریام “انتَ ربُّ العظیم” را برای تو، ای بیمثال داد خواهم زد.